ایراد DSM-5 آن است که بلندپروازی غیرواقع‌گرایانه را به‌گونه‌ای با روش‌شناسی سرهم‌بندی شده ادغام کرده است که چندان متناسب به‌نظر نمی‌رسد. DSM-5 خوش‌بین بود بتواند پیشرفتی را در روان‌پزشکی پدید آورد که الگوها را جابجا کند؛ ولی نتیجۀ غم‌انگیزی که از آن حاصل شده، دستنامه‌ای است که هم مخاطره‌آمیز است و هم به‌لحاظ علمی نیز بی‌عیب و نقص نیست. اگر تشخیص‌های مطرح شده در DSM-5 بدون رعایت محدودیت، مورد استفاده قرار گیرند، میلیون‌ها فرد که اصولاً افرادی طبیعی قلمداد می‌شوند، صاحب برچسب‌هایی نادرست خواهند شد و در معرض درمان‌های بالقوه زیان‌بار و انگ‌های بی‌مورد قرار خواهند گرفت. به‌علاوه، DSM-5 ضوابط مربوط به تشخیص دادن اختلالات موجود را نیز کاهش داده است. هیچ‌یک از این تغییرات، بر اساس یک پایۀ مستحکم علمی بنا نشده‌اند؛ هیچ‌یک از آنها به‌حد کافی مورد آزمایش قرار نگرفته‌اند؛ هیچ‌یک از آنها رابطۀ اثبات‌شده‌ای با درمان اثربخش ندارند؛ و تمامی آنها ممکن است مورد سوء استفاده‌های جدی قرار گیرند. بدین ترتیب، DSM-5 مسیر تشدید تورم تشخیصی و استفادۀ بیش از حد از داروها را هموار ساخته است. از این رو نویسندۀ کتاب حاضر، دستورالعمل‌هایی عملی را برای رسیدن به تشخیص‌های صحیح، در اختیار بالینگران قرار داده است. این کتاب برای کلیۀ روان‌پزشکان، پزشکان عمومی و روان‌شناسان قابل استفاده است.