پیشگفتار 
جلسهای برگزار میشود. شرکت میکنیم. دستاورد محسوسی را مشاهده نمیکنیم. ناراضی هستیم. با همان نگرش و با همان روش قبلی، جلسهی بعدی برگزار میشود. شرکت میکنیم و باز هم دستاورد محسوسی را مشاهده نمیکنیم و باز ناراضی هستیم. برخی از ما شرکتکنندگان آن جلسه، در همان جلسه لب به گله و شکایت میگشاییم و برخی در بیرون از جلسه غرولند میکنیم. با این حال، باز هم جلسات آینده، با همان نگرش و روش پیشین برگزار میشود. همچنان جلسه میگذاریم در حالی که همچنان ناراضی هستیم و همچنان گله، نق و احساس ناخوشایند. همین وضعیت را ادامه میدهیم؟ یا اینکه راه دیگری میرویم؟ راه تعطیل کردن جلسات.
با این وضعیت رایج که جلسه برگزار میکنیم و با یکدیگر حرف میزنیم و با این نتایجی که به دست میآوریم، پرسشهایی پیش میآیند:
آیا باید امید به هماندیشی و همافزایی را کنار بگذاریم و جلسات را تعطیل کنیم؟
یا باید به تداوم همین اتلاف وقت و انرژی تن بدهیم؟
یا راه سومی هم میتوانیم بیابیم؟
من پاسخ خود به سه پرسش پیشین را در صفحهی قبل ننوشتم تا شما، خوانندهی ارجمند، دستکم به اندازهی یک ورق زدن ساده، فرصت یابید که در آن پرسشها تأمل کنید و پاسخ خود را در میان تجربهها و اندیشههای شخصیتان بجویید. امیدوارم سفیدی صفحهی کاغذ، مجالی باشد برای مشارکت فعالتر شما در این گفتوگوی غیرحضوری؛ فرصتی برای نوشتن و بیان دیدگاههای خود شما.
اکنون، واکنش این نویسنده به آن پرسشها:
نویسندهی این سطور، در طی مسیر شغلی خود، اکنون در دههی سومی است که بخش اعظم زمان خود را صرف جلسات مختلف میکند. این جلسات طیف وسیعی را شامل شدهاست: از کارگاههای آموزشی و پژوهشی یا کمیتهها و کارگروههای انجمنهای داوطلبانه و صنفی تا کمیسیونهای تخصصی، فرعی و اصلی در دولت (نهاد ریاست جمهوری) یا کمیسیونهای مجلس شورای اسلامی و کمیتههای خاص آنها، جلسات تصمیمگیری در وزارتخانهها و ادارات گوناگون و نیز کمیسیونهای مناقصه و معامله و کمیتههای فنی- بازرگانی در دستگاههای اجرایی در اقصی نقاط کشور.
به دلیل همین ضرورت حرفهای شرکت در انواع جلسات یادشده، بیش از یک دهه است که نویسنده میکوشد برای بهبود فعالیت حرفهای و در اصل برای بهرهوری عمر خود، روشها یا فنونی بیاموزد که در این جلسات بتواند بیشتر و بهتر بشنود و بهنگام و دقیقتر بگوید. البته جلسه و هماندیشی یک کارِ گروهی است، مانند بازی فوتبال که یک کار تیمی (کارگروهی) است. بنابراین نویسنده طی سالیان و به تجربه دریافتهاست که همزمان با پرورش رفتاری خود، باید بکوشد به دیگر اعضای جلسات نیز کمک کند تا آنان هم بیشتر و بهتر بشنوند و بهنگام و دقیقتر بگویند. بهویژه در جلساتی که مسئولیت ادارهی جلسه و هدایت اعضای جلسه یا کارگروه با نویسنده بودهاست، وی بیشتر ضروری دیدهاست که به دیگران کمک کند تا بتوانند بیشتر و بهتر بشنوند و بهنگام و دقیقتر بگویند. به این دلایل در 10-15 سال گذشته نویسنده گهگاه یادداشتها، نمودارها، اسلایدها و نوشتارهایی را برای کمک به دیگر اعضای جلسات تدوین و ارائه کردهاست. این کوششهای مستمر برای یادگرفتن و یاددادن و باز یادگرفتنِ مشارکت بهرهور در جلسات، رفتهرفته برای نویسنده به یک شاخهی مطالعاتی تبدیل شدهاست و اینک رسیدهاست به این کتابچهی آموزشی که در اختیار شما خوانندهی ارجمند است.
تمام تلاش در این کتابچهی آموزشی آن است که به یکدیگر کمک کنیم تا انرژی و عمری که در جلسات صرف میکنیم، از بهرهوری بیشتری برخوردار باشد، دستاورد بیشتر یا بهتری داشتهباشد و آسیب یا هزینهی غیرضروری برایمان ایجاد نکند. به همین منظور کوشیدهام این کتاب جیبی، بیشتر جنبهی مهارتی و اجرایی داشتهباشد، کمتر به حاشیههای نظری بپردازد و تنها در حد ضرورت و رعایت امانت، مبانی یا مراجعی را نقل کند. امیدوارم توانستهباشم سرراست و البته دقیق، اطلاعاتی سودمند و کارآمد برای به انجام رساندن گفتوشنود و تصمیمگیری گروهی را تقدیم کنم. البته از آنجا که این مهارتها باید با تدریج و تعمق درون ما رسوب کنند یا اصطلاحاً ملکه شوند، از افراط در اختصار پرهیز کرده و در حد ضرورت به یادآوری، تأکید یا تفصیل دست زدهام.
هستهی اولیهی اين کتابچه را پيش از سال 1391 از وبگاه «كـانـون گـفـتوگـو» برگرفتهام. از بهار 1391 تا بهار 1404، در «کارگاههای پرورش راهنمای گفتوگو» شرکت و شاگردی کردهام. از آنجا که در هنگام ثبتنام و شرکت در کارگاهها، هدفم فهم و تجربههای تازه و بهسازی رفتاری شخص خودم بود و نه برگزاری کارگاه گفتوگو پس حاشیهها و نکات مورد نظر خودم را بر آن هستهی برگرفته از وبگاه میافزودم. این رویکردِ بهسازی خود و رفتارهای خود، تا سالها پس از آن که دورههای آموزشی بعدی را طی کردم و گواهینامهی «راهنمای گفتوگو» را به من اعطا کردند، ادامه داشت. علیرغم اینکه با هدف بهسازی شخص خود - و نه برگزار کردن کارگاه گفتوگو برای دیگران - در کارگاهها شرکت کردهبودم اما پس از چند سال، چنان شد که به عنوان راهنمای گفتوگو نیز در برگزاری چند «کارگاه بازآفرینی مهارتهای گفتوگو» مشارکت ورزیدم. تجربهی این مشارکتها برای یاد دادن به دیگران، برای خودم درسها و یادگیریهای تازهای داشت. از سال 1390 تاکنون، طی بیش از یک دهه، منابعی را مطالعه و یادداشتبرداری کردهام. در کنار اینها، سالهاست کارگاههای آموزشی در حرفه یا تخصص خود (یعنی کارگاههایی با موضوعات فنی، حقوقی و قراردادی) را در جایگاه استاد یا راهنما و با روشهای گفتوگویی برگزار کردهام. این تجربهها در نظام آموزشی ما ساده و کمهزینه نبودهاست. زیرا در نظام آموزشی ما، عادت این است که استاد گویندهی انحصاری باشد و دیگران شنوندهی محض. گفتوگو در آموزشهای رایج ما نه تنها با استقبال مواجه نمیشود، بلکه حتی با مقاومت روبهرو میشود. گاهی با اعتراض شدید چند شرکتکننده مواجه میشود و گاهی نیز به هرج و مرج میرسد. برخی گمان میکنند: این که آموزگار اجازه دهد دیگران سخن بگویند، که کار سادهای است. اما در عمل این گونه نیست.
القصه، بر اساس همین تجربههای عملی و نیز خواندهها و یافتههای پیشگفته، آن هستهی آغازین (شرح مهارتهای گفتوگو) برگرفته از وبگاه کانون گفتوگو را بارها ویراستهام، هم از نظر ادبي و شكلي و هم از نظر فني و درونمايه. همچنین یادداشتها و یافتههای خود را بر آن هستهی اولیه افزودهام تا به این متن کنونی رسیدهام. با این حال، برای ادای دین به راهنمایان پیشکسوت و آموزگاران خود، اصرار دارم تصریح کنم: خود را کاملا وامدار آموزههاي نظري www.dialogueproject.ir و آمـوزههـاي عـمـلـي «کارگاه بازآفرینی مهارتهای گفتگو» برگزارشده با همت «كانون گفتگو» (تحت نظر انجمن عضو کميتهی مشورتی اقتصادی اجتماعی سازمان ملل ECOSOC) میدانم. بسیاری از دوستانم را در این 10-15 سال به شرکت در آن کارگاهها تشویق کردهام. جالب است هر یک از آنان- که اغلب دارای مدارج بالا و با کیفیت علمی و شغلی یا ارتباطات ارزشمندی بودهاند- پس از شرکت در کارگاه گفتوگو و تجربهی مستقیم کارگاه، بعداً راضی، قدردان و خوشحال بودهاند. گفتنی است که کارگاهها فعالیتمحور است و هر شرکتکننده بر پایهی تجارب پیشین و سطح مشارکت خودش در کارگاه، به دستاوردهای ویژهی خود و بازآفرینی شخصی این مهارتها در درون خودش میرسد. این کتابچه را نباید جایگزین مشارکت و فعالیت در «کارگاه بازآفرینی مهارتهای گفتگو» تصور کرد. حتی به قول اسحاق (1381) نوشتن کتاب دربارهی گفتوگو، خود نوعی تناقض است چون گفتوگو چیزی نیست که من نسبت به دیگران انجام دهم و بلکه چیزی است که من با مشارکت دیگران انجام میدهم . پس آنچه در کارگاه رخ میدهد متفاوت است از آنچه در کتاب رخ میدهد. اما موضوعات مشترک است و در فرایند کارگاهی نیز تمرکز اصلی بر همین ده مهارتی است که سالها قبل مارتینا هارتکهمایر و همکارانش (1389) در فصل چهارم کتاب با هماندیشیدن: راز گفتگو معرفی کردهاند. در مجموع باید گفت: هم کارگاه و هم کتاب هر یک کارکرد خود را دارند و هر چیز به جای خویش نیکوست. در این کتابچه در کنار ذکر نام یا عنوانی برای هریک از مهارتهای دهگانه، کوشیدهام با تشریح و بسط هر مهارت، فرصتی برای تأمل بیشتر هر یک از خوانندگان فرهیخته بر روی این مفاهیم یا مهارتهای دهگانه فراهم سازم. خواندن فهرست این مهارتها و سپس شرح و بسط آنها در این کتاب کوچک، میتواند تلنگری به ذهن باشد به منظور هوشیاری بیشتر بر جریان گفتوشنود و رفتارهای خویشتن در جریان ارتباط. افزون بر دور نخست خواندن این کتاب، مرور یا مراجعههای آینده به آن نیز میتواند به تأمل بیشتر برای پرورش و بازآفرینی مهارتها در درون هریک از ما و به زنده نگاهداشتن هوشیاری و خودآگاهی بیشتر هر یک از ما کمک کند. برای خود نویسنده، همواره چنین بودهاست؛ و هر فیشبرداری، یادداشت نویسی، بازنویسی و حتی ویرایش این نوشتار، به زنده نگاه داشتن مباحث در ذهن نویسنده دامن زدهاست.
بخش دوم این کتابچه، دستاورد عملی بیش از سه دوره کارگاههای «کادر» (مخفف کارگاههای آموزش دستورنامهی رابرت) است که نزد جناب آقای داود حسین شرکت کردهام و با راهنمایی ایشان با دنیایی تازه آشنا شدهام. در سال1391 بویی از Robert's Rules of Order به مشامم خوردهاست و از همان هنگام تا امروز کوشیدهام که با جدیت به یافتههایم از این فناوری برجسته عمل کنم و آنها را نیز در قالب تجارب عملی در جلسات، کارگروهها، کارگاهها و کمیسیونها استفادهکنم و در عمل پخته و پرورده سازم. آن بو یا نسیم سال 1391 و آشنایی با ضوابطی که با آنها میتوانیم اختلافات و تنوعات را مدیریت کنیم، برای من مصداق بارز این بود که «إنّ لِرَبِّكُم في أيّامِ دَهرِكُم نَفَحاتٍ» (همانا از سوى پروردگار شما در طول عمرتان نسيمهايى مىوزد) . جای شگفتی و افسوس است که ما بر دیوارهای شهرهایمان به لفظ مینویسیم «اطلبوا العلم ولو بالصين» یعنی «دانش بجویید حتی در چین [به معنی دورترینِ سرزمینها]» اما در عمل، با فناوری بسیار ارزشمند و کارآمد برای ادارهی جلسات تصمیمگیری خود، مشتاقانه و جوینده برخورد نمیکنیم. در حالی که این قواعد یا بندوبستها ، قرنها پیش ساختهشدهاند و بسیاری انسانها از آن کمک میگیرند، ما در کشورمان و جلسات خود دههها و قرنها است که راهی دیگر میرویم و از این دانش یا فناوری کارآمد بهره نمیبریم. گمان میکنم که هر یک از ما وقتی این قواعد را بشناسد، شگفتزده خواهدشد و با خود خواهدگفت: اگر جلسات منظم و تصمیمگیری گروهی چنین است، پس این دورهمیها که ما سالهاست با خیال جلسه و تصمیمگیری گروهی به آن مشغول هستیم، براستی چیست؟ تفاوت از کجا تا کجا است؟
آنچه نویسنده در بخش دوم نوشتهاست، طابق نعل به نعل دستورنامهی رابرت نیست. در وضعیت و شرایط کنونی ما، اساساً تقلید عین به عین جزییات دستورنامه نه ممکن است و نه لازم. بلکه باید کار دیگری کرد. بیش از یک دهه در جلسات مکرر کوشیدهام که رویکرد عقلانی و سنجشگرانهی دستورنامهی رابرت را در روابط کاری ایرانیان دههی 1390 و 1400 به کار ببرم. به کارگیری رویکرد عقلانی و سنجشگرانهی دستورنامه به صورت عملی و در مناسبات و روابط عینی و واقعی ما ایرانیان، نویسنده را واداشته است که از برخی جزییات دستورنامه درگذرد و مهمترین موارد را که در عمل میتواند جلسات و روابط ما را بهبود دهد با ترتیب و شکلی متناسب با وضعیت عینی امروز ما، به جویندگان راه تعالی و توسعهی ایران تقدیم کند. چنانکه راهنمای یادگیری دستورنامهی رابرت و مترجم این دستورنامه به فارسی، آقای داود حسین، در صفحهی 8 کتابچهی نقادی و حلاجی بخش دوم این کتابچه- دربارهی قواعد تصمیمگیری گروهی- نوشتهاند:
«اقای مهندس شهرام حلاج در یک ابتکار در خور تحسین، تجربههای خویش در امر به کارگیری قواعد دستورنامه رابرت در مجامع تصمیمگیری ایرانیان را به رشتهی تحریر کشیدهاند. ... حتی مولفان اصلی کتاب دستورنامه رابرت نیز به ضرورت وجود چنین کتابی که به زبان سادهتر این قواعد را برای علاقمندان تشریح کند، پیبرده بودند و به همین خاطر از ویرایش دهم کتاب (سال 2000) به بعد، همراه با کتاب اصلی، یک خلاصه نیز برای مخاطبان غیرمتخصص آماده کردند. ... با این همه، نکتهی در خور توجه این است که آن کتاب خلاصه هم برای مخاطبانی مناسب است که در کشوری مثل ایالات متحده آمریکا زندگی میکنند که این قواعد به صورت عرفی شناختهشده است و تمام مجامع تصمیمگیری بر اساس همان عرف اداره میشوند. ... تجربه حدود 15 سال آموزش این قواعد به فعالان اجتماعی پروفشنال ثابت کردهاست که نمیتوان از ایرانیان توقع داشت در حالی که اصطلاحات نسبتا پیچیدهی پارلمانی در ذهن آنان جا نیفتادهاست بتوانند با این اصطلاحات بیندیشند و نیات و تمایلات خودشان را با این زبان ناآشنا بیان کنند. از سوی دیگر، همان تجربهها ثابت کردهاست که اگر کسی که جلسه را اداره میکند با قانون عام پارلمانی به خوبی آشنا باشد و در عین حال، زبان فرهنگی ایرانیان را نیز بداند در آن صورت در جریان اداره مجامع تصمیمگیری طبق این قواعد باید بتواند زبان فرهنگی ایرانیان را به زبان ناآشنای این قواعد ترجمهکند. ... نوشتن خلاصهی قواعد دستورنامهی رابرت برای مخاطبان ایرانی که قرار است مجامع تصمیمگیری را اداره کنند کاری خلاقانه و پیچیده است». پس نویسنده با اتکا به بیش از یک دهه کوشش برای اجرای عملی آموزههای دستورنامهی رابرت در جلسات ما ایرانیان، کوشیدهاست که اولین مقدمات فرهنگی یا فکری - که پیشنیاز ورود به دستورنامهی رابرت در راه سنجشگرانهاندیشی گروهی است - را در کنار ضروریترین آموزههای دستورنامهی رابرت برای ما ایرانیان امروز، تنظیم سازد و در بخش دوم کتابچه تحت عنوان «آن سوی گفتوشنود؛ تصمیمگیری گروهی» تقدیم خوانندگان کند. دستورنامه گیاهی است که در اقلیمی دیگر روییده و بالیده است. ما باید به مبرمترین چالشهای موجود در زمینههای اقلیمی خود بپردازیم تا گام درستی در راه درست خویش برداشتهباشیم.
در بخش سوم این کتابچه، یک مفصلبندی کاربردی از این دو بستهی مهارتی را پیشنهاد کردهام. بر اساس تجارب عملی نویسنده: این دو بستهی مهارتی، مکمل یکدیگر هستند و برای زیست بهتر جوامع انسانی و سازمانها و کارگروهها، این دو بستهی مهارتی، در واقع دو بستهی لازم و ملزوم یکدیگر هستند. در کنار هم قراردادن این دو بستهی مهارتی و کاربست درست و بجای این مهارتها در مجموع، یک ساختمان یا بهتر است بگوییم یک دستگاه فکری و رفتاری کارآمد برای کارهای گروهی ما خواهدساخت. امیدوارم این صورتبندی یا مفصلبندی ارایهشده، بتواند سبب زیست و کار بهتر در جامعهی امروز ما بشود.
شایسته است که بر بنیادی و مقدم بودن بخش نخست کتاب تأکید کنم. زیرا ایران امروز ما به شدت دچار فقر گفتوگو یا گفتوشنود، یا به بیان بهتر نیازمند تبیین، تمرین و تعمیق مهارتهای گفتگو یا گفتوشنود است. در بسیاری باشگاهها یا آموزشگاهها مهارتهای تهاجمی یا در اصطلاح مذکر (مانند ابراز، اثبات، پرزنت یا تبلیغ و قانع کردن) را ارزشمند میدانند و مهارتهای پذیرندگی یا در اصطلاح مهارتهای مؤنث (مانند گوش دادن، تجدید نظر، عقبنشینی و خود را اصلاح کردن) را ارزشمند نمیدانند. این رویکرد که تنها و تنها مهارتهای مذکر یا تهاجمی را ارزشمند بدانیم و در مقابل مهارتهای مؤنث یا پذیرشگر را ارزشمند ندانیم یا به اندازهی شایسته ارج ننهیم، بر باور و رفتار جهان و کشور ما سایه انداختهاست (کاپرا، 1369). این سایهی سنگین، برای جهان و بهویژه برای ایران ما، دارد گران تمام میشود. برای رفع این عارضه من در طرف نوشتن کوشیدهام این کتاب، مختصر و در حد یک کتابچهی مهارتی بماند تا خوانندهی مشتاقِ رسیدن به میوه یا نتیجه، از پیمودن مسیر گامبهگام خسته نشود. در طرف دیگر ارتباط، یعنی در طرف خواننده، نیز جا دارد برای این مهم، اندکی وقت بیشتر اختصاص دادهشود تا این میوه، کال چیده نشود و در طی مسیر، رسیده و پخته شود. بنابراین از علاقمندان اداره کردن و نیز مشارکت کردن در کمیسیونهای تصمیمگیری اعم از کاری، تقنینی یا مقرراتگذاری، مالی و معاملاتی خواهش دارم با عجله به سراغ بخش تصمیمگیری گروهی نروند و صفحات این کتاب کوچک را به ترتیب بخوانند و گامبهگام با این سفر کوتاه همراهی کنند؛ و پس از پیمودن مسیر کوتاه کتابچه، راه و روش خود را متناسب با محیط و روابط خود بیابند یا بسازند و البته مرا نیز از دستاوردهای خود بهرهمند سازند.
پیش از آن زمان نیز مشتاقم هرگونه نقطهي قابل بهبود اين کتابچه (از نگارشي و سجاوندي گرفته تا محتوايي، منطقی، رویکردی و تجربی) را از طریق نشانی رایانامهی halaj3@gmail.com به من تذکر و بازخورد دهيد تا چرخهی یادگیریام تداوم یابد.
شایسته است از همراهانی که فرصتهای یادگیری پیشین را برایم فراهم ساختند نیز سپاسگزاری کنم؛ از «دفتر کادرها» (گارگاه دستورنامهی رابرت) و «کانون گفتوگو» و راهنمایان صدیق و صمیمی آن از جمله خانمها فاطمه صدرعاملی (طباطبایی)، مریم خسروجردی، مژده هنری و آقایان ناصر شاهحسینی، عباس علیمحمدی و یوهانس شاپ و بسیارانی دیگر.
پیش از انتشار کتاب، بخش نخست آن با موضوع «گفتوشنود» را خدمت مدیرعامل محترم کانون گفتوگو، خانم مریم خسروجردی و بخش دوم آن با موضوع «تصمیمگیری گروهی» را خدمت راهنمای محترم دستورنامهی رابرت، آقای داود حسین فرستادم. هر دو بزرگوار راهنمایی و نظراتی دادند که با دقت تمام کوشیدم رعایت کنم.
از استاد داود حسین که استدعا کردم نقدهای خود را بفرمایند، ایشان حسابی وقت گذاشته و به قول معروف مو را از ماست کشیده و نقد و نظر خود را در قالب یک کتابچهی مدون و منقح چاپ کردند (که در شمار منابع ابن کتاب نقل شدهاست و در سایت ایشان نیز قابلدرخواست است). نقدهای استاد را با دقت خواندم. دقت در نقدهای استاد نشان داد که خوشبختانه خطای عملی در ترویج رویهها نداشتهام و بیشتر مسئله از نگاه آن استاد، استکمال کار است. بسیاری از نکات آقای داود حسین، ناشی از دو میدان تجربه و مشاهده و دو نیازسنجی متفاوت ایشان و این دانشآموز بودهاست. با این حال، تمام ملاحظات ایشان را در این ویرایش تا حد ممکن وارد و رعایت کردهام.
برای بهبود کتاب علاوه بر اقدامات یادشده، از دوستان دیگری نیز خواهش کردم کتاب را پیش از انتشار بخوانند و مرا راهنمایی کنند. جا دارد از راهنماییهای مشفقانهی خانمها زهره یزدانی و الهه افروز و آقایان حمید قاسمی و شاهد حلاج و در نهایت جناب استاد مقصود فراستخواه برای بهبود این کتابچه قدردانی کنم.
امید و کوششم این بودهاست که سیر و سفری داشتهباشیم، مختصر و مفید برای یک گام در راه تعالی و توسعهی ایران امروزمان.
شهرام حلاج
مهر 1404
فهرست مطالب 
پیشگفتار 1
بخش نخست: راه گفت و شنود 17
گفتار نخست: منظور از «گفتوگو» یا «گفتوشنود» چیست؟ 19
گفتار دوم: تفاوت گفتوشنود يا گفتوگو با بگومگو، بحث، جدل و مذاکره چيست؟ 39
گفتار سوم: بستهی مهارتهای دهگانه گفتوگو 49
1. مهارت نخست: دانشآموز باشیم نه استاد. 51
2. مهارت دوم: از شتاب بپرهیزیم و آرامش را ایجاد و حفظ کنیم. 56
3. مهارت سوم: به طرف مقابل، احترام كامل بگزاریم. 63
4. مهارت چهارم: انگارهها و پيشفرضهاي خود را به تعلیق درآوریم. 66
5. مهارت پنجم: بر دیدگاهها و باورهای دیگران، ذهنی باز داشتهباشیم. 71
6. مهارت ششم: به جای شنیدن، گوشبدهیم. 74
7. مهارت هفتم: از دل و راستگويانه سخن بگوییم. 77
8. مهارت هشتم: از نظرات خود جانبداریکنیم. 86
9. مهارت نهم: همیشه جوینده باشیم. 89
10. مهارت دهم: بر خویشتن خویش ناظر باشیم. 94
این ده مهارت، در کنار یکدیگر، مانند اجزا و بخشهای یک ماشین کار میکنند. 97
بخش دوم: آن سوی گفتوشنود؛ تصمیمگیری
گروهی 99
گفتار نخست: منظور از «گفتوگو» یا «گفتوشنود» چیست؟ 101
گفتار دوم: تصمیمگیری گروهی و بندوبست آن؛ یا سازوکاری برای رسیدن به جمعبندی و نتیجهگیری 107
1. پاسداشت دقیق و کامل «حق سخن» هر یک از اعضا 114
2. صورت نوشتاری هر متن یا گزارهی در دست بررسی و تصویب باید قابلدیدن و خواندن باشد. 118
3. در هر زمان باید یک و تنها یک موضوع در دست بررسی باشد. 122
4. هر پیشنهاد برای به بحث یا رأی گذاشتهشدن در کارگروه، نیازمند دستکم یک عضو پشتیبان است. 129
5. پس از «ابراز» پیشنهاد و «پشتیبانی» آن، باید آن را بروشنی «تشریح» کرد تا برای کل کارگروه روشن شود. 135
6. مخالفان و موافقان پیشنهاد به صورت یک در میان حق ابراز نظر دارند. 138
7. در هنگام رأیگیری باید برای هر یک از دو گزینه، رأیگیری شود. 140
8. برای انواع تصمیمها باید نِصاب آرا تعیین شود. 143
9. در تصمیمگیری دربارهی موضوعاتی که بر حقوق غایبان تأثیر دارد، باید احتیاط و حتی پرهیز داشت. 147
10. تصمیمگیری در موضوعات خارج از صلاحیت و اختیار کارگروه، مجاز نیست. 148
11. «آسانگر کارگروه» نباید در هیچ رأیگیری علنی شرکت کند. 149
12. آسانگر باید پیش از رأیگیری و بلکه همیشه، ظاهر بیطرف خود را حفظ کند. 151
دوازده قاعدهی تصمیمگیری گروهی، مانند اجزای ماشین، در کنار یکدیگر کار میکنند. 154
تداوم راه، در پرتو تجارب و مشارکتهای هر یک از شما، هر یک از ما 157
بخش سوم: بازگشت به گفتوشنود و برساختن دستگاهی کارآمدتر 165
گفتار نخست: برساختن دستگاهی بهرهور و کارآمدتر 167
گفتار دوم: اوج هریک از ما، پیمودن راه خود ما است. 177
بخش چهارم: پیوستها 189
پیوست نخست: حلقههای آموزش عمیق و پایدار 191
پیوست دوم: اندکی ژرفکاوی، فراتر از صورت صوتی و املایی سه واژهی Communication ، Dialogue و Discussion 195
پیوست سوم: انواع ارتباطهای زبانی 201
پیوست چهارم: اندکی تأمل در روشهای تصمیمگیری 211
فهرست منابع 215
فهرست منابع
1. اسحاق، و. (۱۳۸۱). گفتگو و هنر با هماندیشیدن (م. حدادی، مترجم). تهران: اداره نشر وزارت امور خارجه. 
2. بوهم، د. (۱۳۸۱). درباره دیالوگ (م.ع. حسیننژاد، مترجم). تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی.
3. حسابی، م. (۱۳72). فرهنگ حسابی. تهران: انتشارات حسابی.
4. حسین، د. (۱۳۹۳، ۱ فروردین). معرفی دستگاه مفهومی برای فهم بحران در فعالیتهای شرکتی و انجمنی. بازیابیشده در تاریخ 2 خرداد 1393 از نشانی:
http://www.kadrha.com/spip.php?article5
5. حسین، د. (۱402، 28 بهمن). حلاجی تقریرات حلاج (آشنایی مقدماتی با «دستورنامهی رابرت»). بازیابیشده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۲ از طریق وبسایت کارگاههای آموزش دستورنامه رابرت: http://www.kadrha.com/spip.php?article333
6. حسین، د. (مترجم) (1404). دستورنامهی رابرت: قواعد ادارهی جلسات تصمیمگیری گروهی. تهران: نشر اختران.
7. حلاج، ش. (۱۳۸۹، ۱۳ مهرماه). ضرورت دقت در «نصاب» معاملات و مفهوم آن. روزنامه دنیای اقتصاد. دریافتشده از: https://donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-625706
8. سعدی، مشرفالدین مصلح بن عبدالله. (1370). کلیات سعدی (به تصحیح محمدعلی فروغی). تهران: نشر محمد.
9. شوپ، ی. (۱۳90). توانمندسازی والدین (ع. عبداللهی، مترجم). تهران: انتشارات شرکت کتاب هرمس.
10. فتحی، س. (۱۳92). رئیسعلی دلواری. تهران: مؤسسه فرهنگی مدرسه برهان.
11. قرآن کریم. (۱۳۸2). ترجمهی قرآن کریم (م. فولادوند، مترجم). تهران: انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
12. کاپرا، ف. (۱۳69). تائوی فیزیک (م. دادفرما، مترجم). تهران: انتشارات کیهان.
13. کانمن، د. (۱۳92). تفکر سریع و تفکر کند (ح. علیزاده، مترجم). تهران: نشر نو.
14. کانون گفتوگو. (۱۳90). وبسایت رسمی کانون گفتوگو دریافتشده در ۲ خرداد ۱۳۹۱ از: http://www.dialogueproject.ir
15. گاروین، د. ا.؛ روبرتو، م. ا. (۱۳۹6). آنچه درباره تصمیمگیری نمیدانید. در هاروارد بیزنس ریویو، درباره تصمیمگیری (مترجم: سیدمحمد تقیزاده مطلق، صص. 91-112). تهران: نشر هنوز.
16. موحد، م.ع. (۱۳98). حق و سوءاستفاده از آن. تهران: انتشارات کارنامه.
17. مولوی، جلالالدین محمد. (۱۳78). کلیات شمس (دیوان کبیر) (تصحیحات و حواشی بدیعالزمان فروزانفر). تهران: انتشارات امیرکبیر.
18. مولوی، جلالالدین محمد. (۱۳70). مثنوی معنوی (تصحیح رینولد نیکلسون). تهران: انتشارات مولی.
19. هارتکهمایر، م.، هارتکهمایر، ی، و فریمن دوریتی، ل. (۱۳۸9). با هماندیشیدن: راز گفتگو (ف. صدرعاملی، مترجم). تهران: انتشارات اطلاعات.
20. یانکلوویچ، د. (۱۳۸5). اعجاز گفتگو: چگونه مناقشه را به همکاری تبدیل کنیم؟ (ن. سنبلی، مترجم). تهران: مرکز چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه.
21. Project Management Institute. (2008). راهنمای پیکره دانش مدیریت پروژه (PMBOK® Guide) (ویرایش چهارم). نیوتاون اسکوئر، پنسیلوانیا: مؤسسه مدیریت پروژه (PMI).
22. Project Management Institute. (2013). راهنمای پیکره دانش مدیریت پروژه (PMBOK® Guide) (ویرایش پنجم). نیوتاون اسکوئر، پنسیلوانیا: مؤسسه مدیریت پروژه (PMI).
23. Robert, H. M., Evans, W. J., Honemann, D. H., & Balch, T. J. (2020). Robert’s Rules of Order Newly Revised (12th ed.). PublicAffairs.
24. Robert’s Rules of Order.. (تاریخ انتشار ندارد). Our history. Robert’s Rules of Order. بازیابیشده در تاریخ ۱۱ سپتامبر ۲۰۲۵ از نشانی: https://robertsrules.com/our-history/
25. Merriam-Webster. (n.d.). Dialogue. In Merriam-Webster.com dictionary. Retrieved September 13, 2025, from https://www.merriam-webster.com/dictionary/dialogue