این کتاب، داستان زندگی شخصی است که مغز او در جنگ جهانی دوم، به شدت آسیب می‌بیند و دچار اشکال می‌شود.

اما قربانی ( زازتسکی) با وجود آن‌که مایه‌های مهم اولیه را از لحاظ گرفتن و پردازش اطلاعات از دست داده است، مدام در حال خویشتن‌نگری و ره‌گزینی است. با همۀ نیرو و توان خود می‌کوشد زندگی گذشتۀ خود را بازیابد، چنان عمل می‌کند که گویی امیدی برای آینده دارد و خستگی ناپذیر است. این کتاب، بیان تلاش‌ها، کشمکش‌ها، یأس‌ها و امیدها، فرازها و نشیب‌ها، شکست‌ها و پیروزی‌ها از زبان خوداوست‌ـ همراه با جمع‌بندی و بحث‌های علمی بسیار آموزنده و جالب از الکساندر رومانوویچ لوریا، نورو پسیکولوژیست مشهور قرن بیستم.