داستان کتاب

کتاب از «فقدان» می‌گوید. رمان روایت پریشان احوالی مردی جوان است که می‌خواهد یک هواپیمای مسافربری را همراه با همه‌ی مسافرانش بدزدد و فاجعه‌ای رقم بزند. او در این وضع که خشم از زندگی و دیگران در آن بیداد می‌کند، به گذشته فلاش بک می‌زند و پای عشقی عجیب و روزهایی عجیب‌تر را پیش می‌کشد که باعث شده‌اند او به سویِ چنین تصمیم وحشتناکی گام بردارد و به اجرایش مصمم شود. نوتومب در این رمان فضاهایی می‌سازد که در عینِ داشتنِ وجوهی رئالیستی، طنزی سیاه و شخصیت‌هایی نامتعارف را نیز در خود دارند. شاید بتوان گفت «سفرِ زمستانی» حرکتی است از تنهایی ملال‌آورِ یک آدم معمولی به سمت خلائی بسیار عجیب.