درباره کتاب  

این کتاب به بررسی چگونگی استفاده از طرحواره‌درمانی و نظریه‌ی زیربنایی آن را در کار با مراجعانی می¬پردازد که دچار روان‌پریشی، اختلال دوقطبی و علائم مرتبط با آنها هستند.

در بخش نخست کتاب، پژوهشی کیفی و عمیق ارائه شده که شامل روایت‌های دست‌اول افرادی است که تجربه‌ی روان‌پریشی یا اختلال دوقطبی را داشته‌اند. این روایت‌ها به توصیف «حالت‌های خود» یا همان «ذهنیت¬ها» در این افراد می‌پردازند. این حالت‌های خود شامل مجموعه‌ای از ویژگی‌ها مانند احساسات، افکار، انگیزه‌ها و رفتارهایی هستند که به‌صورت الگوهایی خاص ظاهر می‌شوند.

بخش دوم کتاب به سازگاری و کاربرد طرحواره‌درمانی اختصاص دارد -رویکردی فرا‌تشخیصی که بر کار با هیجان‌ها و روابط بین‌فردی تمرکز دارد- و نشان می‌دهد که چگونه می‌توان آن را در درمان این دو گروه از بیماران به کار برد.

این کتاب با ارائه‌ی بینش‌هایی منحصربه‌فرد، مورد توجه طیف گسترده‌ای از متخصصان بالینی، از جمله روان‌شناسان، درمانگران، روان‌پزشکان و افرادی که به‌طور ویژه به حوزه‌ی روان‌پریشی و اختلال دوقطبی علاقه‌مند هستند، قرار خواهد گرفت.

جان رودز، روان‌شناس بالینی، مدرس مدعو در دانشگاه هرتفوردشایر و پژوهشگر در دانشگاه بیرک‌بک لندن است. او نویسنده‌ی کتاب‌های (CBT روایتی: ویژگی‌های متمایز) ۲۰۱۴ (روان‌پریشی و خودِ آسیب‌دیده) ۲۰2۲ است و در تألیف (CBT روایتی برای روان‌پریشی) ۲۰۰۹ نیز مشارکت داشته است. او مقالاتی در زمینه‌ی روان‌پریشی، تروما و افسردگی منتشر کرده است.

ناتاشا ورونتسووا، روان‌شناس ارشد بالینی در زمینه‌ی مداخله‌ی زودهنگام برای روان‌پریشی در سرویس سلامت ملی بریتانیا (NHS) است. او در پیشبرد درکی روانشناسانه از روان‌پریشی، به‌ویژه در رابطه با نقش مشکلات هیجانی و تروما تخصص دارد. پژوهش‌های او بر بهبود درمان¬های روان‌شناختی متمرکز است و در دانشگاه کالج لندن و کینگز کالج لندن نیز تدریس می‌کند.

"به‌عنوان بنیان‌گذار طرحواره‌درمانی، از اینکه شاهد گسترش این رویکرد در حوزه‌های جدید هستم، بسیار خوشحالم. این اولین کتابی است که به بررسی این موضوع می¬پردازد که چگونه می‌توان طرحواره‌درمانی را -چه از بـُعد نظری و چه عملی- برای کار با افرادی که دچار اختلالات روان‌پریشی و دوقطبی هستند، به کار برد.

با توجه به پیچیدگی این شرایط، واضح است که تکنیک‌های درمانی ما نیاز به تغییراتی دارند. این کتاب از طریق ارائه‌ی مطالعات موردی دقیق، به‌خوبی این تغییرات را نشان می‌دهد.

آنچه این کتاب را متمایز می‌کند، توانایی نویسندگان در پیوند دادن نظریه و عمل به صورت یکپارچه است. رودز و ورونتسووا نه‌تنها بخش مهمی به رویکرد طرحواره‌درمانی اضافه کرده‌اند، بلکه درهایی را به روی درمانی انسانی‌تر و مؤثرتر برای افرادی که با چالش‌های روان‌پریشی و اختلال دوقطبی مواجه هستند، گشوده‌اند".

جفری یانگ، بنیان‌گذار طرحواره‌درمانی و ‌مدیر مشترک مؤسسه‌ طرحواره‌درمانی نیویورک و نیوجرسی

"این کتاب چیزی را ارائه می‌دهد که افراد بسیاری مدت‌ها منتظرش بودند: نحوه به‌کارگیری طرحواره‌درمانی و تکنیک‌های آن در اختلالات روان‌پریشی مزمن و دوقطبی. طرحواره‌درمانی یک درمان بسیار مؤثر برای درمان اختلالات شخصیت و افسردگی مزمن است. نویسندگان این کتاب نشان می‌دهند که چگونه می‌توان تئوری و عمل طرحواره‌درمانی را در این حوزه‌های چالش‌برانگیز به کار گرفت. این اثر برای درمانگران بسیار ارزشمند خواهد بود".

آرنود آرنتز، استاد گروه روان‌شناسی بالینی، دانشگاه آمستردام، هلند

"متنی استادانه در زمینه‌ی به‌کارگیری طرحواره‌درمانی در اختلالات روان‌پریشی و دوقطبی. فصول این کتاب به ارزش مفهوم "خودهای چندگانه" و همچنین سازگاری‌های خلاقانه برای تغییر تکنیک‌های درمانی می‌پردازد که از طریق روایت‌های بالینی غنی جان می‌گیرند. مطالعه‌ی این کتاب برای هر کسی که در این حوزه‌های بالینی کار می‌کند، ضروری است".

هلن استارتاپ، مدیر مدرسه‌ی طرحواره‌درمانی، انگلستان


 فهرست مطالب

فصل ۱ :ذهنیت‌ها، اختلالات روان‌پریشی و دوقطبی 13

فصل ۲ :بررسی ذهنیت‌ها در روان‌پریشی 31

فصل 3 : کاوش ذهنیت‌ها در اختلال دوقطبی 57

فصل 4 : توسعه مفهوم ذهنیت‌ها در روان‌پریشی و دوقطبی 83

فصل 5 : تطبیق طرحواره‌درمانی برای روان‌پریشی و دوقطبی 107

فصل 6 : دلبستگی، طرحواره‌ها و درمان متمرکز بر تصویرسازی برای روان‌پریشی  (IMAPS) 127

فصل 7 : بازنویسی تصویر در شنوندگان صدا تحت تأثیر تروما 151

فصل 8 : روان‌پریشی و طرحواره‌درمانی 175

فصل 9 : دوقطبی و طرحواره‌درمانی


قدردانی ها

جان رودز

مایلم از ورتوهی اوهانیان به دلیل نظارت الهام بخشش در طرحواره¬درمانی و دیو هارپر، زویی ویلیامز و هانا وایتهد برای مشارکتشان در پژوهش فصل های 2 و 3 تشکر کنم. قدردان نتان و دوستانم برای حمایت¬هایشان هستم.

ناتاشا ورونتسوا

من می¬خواهم از همه ی شرکت کنندگان در پژوهش ما، که با مهربانی وقت و تجربیات خود را به اشتراک گذاشتند به این امید که بتوانند به دیگران کمک کنند، تشکر کنم. همچنین از همه عزیزانم به ویژه گیلز بارت به خاطر شکیبایی و حمایتشان تشکر می کنم.

تقدیم به:

همسرم بهراد؛

که حضورش آرام جان و همراهی¬اش قوت دل است.

و استادم دکتر محمد فغان پور؛

که چراغ راه و الهام بخش اندیشه ام بود.

پریا لطفی

تقدیم به:

استادم دکتر محمد فغان پور؛

با سپاسی عمیق و نگاهی روان به دنیای ذهن که مرزهای اندیشه و احساس را درهم¬آمیخته¬اند.

سمیرا خلیلی